هوالمولی
بر خلاف خیلی از اطرافیانم، خبر شهادت اسماعیل هنیه چندان برایم حیرتآور نبود. آن هم به چند دلیل واضح و مبرهن. ما (یعنی همۀ آنهایی که به نحوی با اشغال قدس و سرزمین فلسطین مشکل داریم) باید قبول کنیم که آزادی فلسطین کار بزرگی است و هزینههای بزرگی هم باید برای آن داد. شهید هنیه، که خدا رحمتش کند، برای خیلی از هم نسلهای من که از شیخ یاسین و عرفات، فقط اسمشان را شنیده بودیم، نماد مقاومت فلسطین به حساب میآمد. طرف مقابل هم خوب میدانست، برای حفاظت از خودش باید چه کسی را و در کجا هدف قرار بدهد. برای همین شاید عجیبتر این میبود که هنیه را در قطر یا ترکیه به شهادت میرساندند. آنها این هزینه را متوجه ایران کردند، تا بلکه درست همزمان با سر کار آمدن یک دولت به نسبت سازشکار تر با غرب در ایران، تا قبل از یک سالگی طوفان الأقصی آن را فرو بنشانند.
اگرچه، هنیه هم مثل حاج قاسم، حیف بود که در بستر یا در تصادف و بیماری فوت کند. این مرگ حق او بود. اما از آن طرف هم برای خود ما در ایران، درس عبرت خوبی شد که نگاه واقعبینانه به دشمن داشته باشیم و از دعواهای حیدری-نعمتی داخلی و شعارزدگی فاصله بگیریم؛ چه آن که فرمود:«مَن نامَ لَم یَنِم عَنه».
شخصاً مدتهاست که برایم این کلام آقا سید موسی صدر، که «شرف القدس یأبی أن تتحرر إلا بید المؤمنین المجاهدین الشرفاء» حکم شاه کلید را دارد برای تفسیر حوادث فلسطین. قدس و سرزمین فلسطین، آزاد نخواهد شد، مگر این که ما شرافتمندانه و از روی ایمان به خدا، با دشمن خدا جهاد کنیم. بدیهی است آنهایی که اینگونه بودند، خار چشم دشمن میشوند و ناگزیر جانشان را فدای راهشان میکنند. اما خب، راه شهدا را نمیتوان گره زد به هوای نفس من و امثال من، که قدرت برایمان وسیله است و چه بسا اگر فاتح این معرکه باشیم، بیش از اسرائیل به اسلام عزیز لطمه وارد کنیم.
چه آن که دشمن ما (که من آن را تنها محدود به اسرائیل و آمریکا و کذلک نمیدانم) روی همین هواهای به ظاهر مشروع و جانماز آب کشیدۀ ما حساب باز کرده است. ما درست میانۀ جنگی ایستادهایم که چه بسا لازم باشد گاهی به مصاف خودمان برویم. آن هم درست مثل ابراهیم. ابراهیمیکه اگرچه به سوی شیطان بیرون از خود سنگ زد، اما تا آن لحظه که حلق اسماعیل را روی سنگ قرار داد و از خودش عبور کرد تا دستور خدا بر بریدن حلق اسماعیل را به جا بیاورد، سربلند از آزمون قربانی بیرون نیامد.
امت ما هم ناگزیر برای رهایی قدس و اسلام از چنگ صهیونیسم، باید قربانی کند. این قربانی هم قاسم و اسماعیل و جانهای گرامیمردم فلسطین و لبنان و ایران نیست. این قربانی، گذشتن از هوایی است که ما را به خودمان گرفتار کرده و فارغ از این که اسرائیلی در کار باشد یا نباشد، شرافت قدس اجازه نخواهد داد، به دست چون مایی آزاد شود.